به دلتنگی هایم دست نزن می شکند بغضم یک وقت!!
آنگاه غرق می شوی در سیلاب اشکهایی که بهانه ی روان شدنش هستی!!
ما گول خوردیم وقتی گفتند:
سلام - سلامتی میاورد
از همان روز
که به عشق گفتیم :"سلام
تا به امروز تب کرده ایم
چه سلامی چه علیکی
خدا خیرتان دهد
ما حتی از عشق هم جوابی نگرفتیم
او رفت...
قصه ام کوتاه بود به سر رسید!
کلاغ جان تو هم برو شاید جایی دیگر قصه ای زیبا منتظرت باشد!
با کسی که دوستش داری فیلم نبین...
آهنگ گوش نده...
قدم نزن...
دستشو نگیر...
بغلش نکن...
خاطره نساز....
ﺧﺪﺍﯾﺎ...
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ...
ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺷﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ...
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ...
ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﺑﮕﺬﺍﺭ...
وقت نبودنش می فهمی که چی میگم...
تنها بودم تو رسیدی
گفتی ما بشیم بهتره
دیگر تنها نبودم
اما بعد از مدتی سر قرار نیومدی
یک روز داشتم دنبالت می گشتم
به تنهای دیگری رسیدم
گفتم چرا تنهایی؟ گفت یارم نیومده.
یکهو با خوشحالی بلند شد
و گفت اومد
وقتی برگشتم
تو رو دیدم...
نوشته های ترلان جان
وبلاگ: دلتنگی های ترلان
ورود به وبلاگ ترلان
:: موضوعات مرتبط:
عکس ,
عکس عاشقانه ,
عکس متحرک زیبا ,
شعر ,
شعر عاشقانه ,
شعر بیکسی ,
شعر موضوعی ,
دلنوشته ها ,
دلنوشته های من ,
دلنوشته های دوستان ,
,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2